ارتمیسارتمیس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

لحظاتی با من ودخترم

یک سالگی

عزیز دلم چند روزی وارد یه سالگی شدی ،تو خیلی تغیر کردی کامل راه میری وهمه جا سرک میکشی ،کشوهای اشپزخونرو به هم میریزی ،لیوان ابو خودت میگیری،از تخت پایین میای،قربونت برم تو بوسیدن یاد گرفتی وبا اون لبای قشنگت منو بابارو میبوسی،وای حرف میزنی،ارتمیس نمیدونی چقد شیرین میگی ادوو،بده،اره،بله،مامانی،ممه،بابایی،ایلی،خدارو شکر دخترم
12 شهريور 1393

جشن دندونی عشقم

گل مامانی 4تا از مرواریدای خوشگلت در اومدن تازه مامان یادش اوفتاده برات جشن بگیره عشقم ببخشید یه کم دیر شد ولی خیلی خوش گذشت تو با اون لباس قرمز قشنگت مثل یه غنچه گل شکفته بودی ومن از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجیدم اینم عکسای جشن دندونیت ارتمیس خانوم
12 شهريور 1393
1